خونه به خونه
سلام دردونه مامان. بعد از اون اتفاق ناگوار دیگه حوصله نوشتن نداشتم تا اینکه دیگه امشب عزمم رو جزم کردم و اومدم پای کامپیوتر تا مثل همیشه یه سر به وبلاگت بزنم و برات یه کم درد دل کنم تا وقتی بزرگ شدی اینا رو بخونی و بفهمی که مامان و بابای خوبت چقدر به فکر تو هستن و تمام عمر و هستی شون رو برای تو میذارن خب حالا زیاد از خودمون تعریف نکنیم یه وقت یه فکرهای دیگه هم میکنی. تقریبا حدود دو هفته میشه که درگیر فروش خونه و خرید یه خونه دیگه تو یه محله خیلی خوب هستن و بازم به خاطر تو.چون تو داری بزرگ میشی و به خونه و محله ای بهتر با بچه های به قول خودمون با کلاس تر و از همه مهم تر یه پارک خوب و نزدیک خونه نیاز داری .الان یه هفته هست که از فروش...
نویسنده :
بابا و مامان
23:16